آیا موج بعدی ارزهای دیجیتال تحت سلطه شبکه های لایه 1 یا لایه 2 خواهد بود؟
آخرین گزارش تحلیلگران کوین تلگراف به راه حل های ورود به بازار برای بهبود امنیت، حریم خصوصی و سرعت پروتکل های موجود می پردازد. این گزارش، لایه 1 در مقابل لایه 2: فشار برای مقیاس پذیری بلاک چین، نیاز به استفاده از راه حل های مقیاس پذیری را بررسی می کند و بلاک چین های لایه 1 و لایه 2 را با هم مقایسه می کند. همچنین به روندهای نوظهور از جمله توکن سازی دارایی و انتزاع حساب می پردازد.
به گفته کوین اکسو و به نقل از کوین تلگراف، از آنجایی که بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه روند صعودی خود را در انتظار یک بازار صعودی تمام عیار آغاز می کنند، بهار ارزهای دیجیتال که مدت ها در انتظار آن بودیم ممکن است به زودی فرا برسد.
در زمستان گذشته کریپتو، پروژههای مختلف زیادی رشد کردند که باعث جذب کاربران و ایجاد شبکههای جدید شد. برخی از اینها، مانند شبکه Polygon، راه حل های لایه دو (L2) هستند که برای کمک به مقیاس پروتکل اساسی، شبکه اتریوم ساخته شده اند. اما کاربردهای عملی لایه های دوم چیست؟ آیا آنها پروتکل راه اندازی یا سرمایه گذاری بهتری هستند؟ آیا سایر پورتلت های L1 می توانند کاری برای رقابت در این شرایط انجام دهند؟
ما این سوالات و موارد دیگر را در گزارش جدیدی از پایانه تحقیقاتی کوین تلگراف بررسی خواهیم کرد. در این مقاله به توسعه پروژههای ارز دیجیتال و همچنین مطالعات میدانی برای لایههای اولیه مانند Avalanche و Hedera و مقایسه آنها با فناوریهای نوظهور میپردازیم.
لایه 1 در مقابل لایه 2: فشار برای مقیاس پذیری بلاک چین” مقدمه ای است بر این که چرا باید از راه حل های مقیاس پذیر برای غلبه بر کاستی های شبکه های لایه 1 استفاده کرد. این گزارش همچنین به آنچه که در حال حاضر در دنیای راه حل های مقیاس پذیر می گذرد، از پل ها و پروژه های متمرکز بحث خواهد کرد. در مورد قابلیت همکاری
بلاک چین های لایه 1، مانند بیت کوین و اتریوم، پروتکل های زیربنایی هستند که می توانند همراه با پروتکل های لایه 2 شخص ثالث استفاده شوند و به عنوان شبکه های اصلی یا بلاک چین های اولیه نیز شناخته می شوند.
پروتکل لایه صفر (L0) به توسعه دهندگان این امکان را می دهد که عناصر پروتکل های مختلف را در شبکه های لایه 1 و لایه 2 ترکیب کنند و در عین حال اکوسیستم خود را حفظ کنند.
پروتکلهای لایه 2 به هزاران تراکنش کمهزینه اجازه میدهند تا پس از تأیید اعتبار، روی بلاکچینهای موازی پردازش شوند و سوابق آنها به بلاک چین یا شبکه اصلی منتقل شوند تا از یک رکورد تغییرناپذیر اطمینان حاصل شود.
GasFi فقط شروع است
همانطور که پیشکسوتان بلاک چین میدانند، کارمزد گاز اتریوم همیشه یک مسئله مهم بوده است و گاهی اوقات هزینه تراکنشهای اتر (از نظر gwei) برای کاربران از ارزش دارایی مورد نظر آنها بیشتر میشود. همانطور که نمودار زیر نشان می دهد، قیمت تراکنش های اتریوم می تواند به شدت در نوسان باشد و شرایط را برای کاربران غیرقابل پیش بینی کند تا جایی که حتی ممکن است به پذیرش گسترده اتریوم آسیب برساند.
این انگیزه ای برای ایجاد راه حل هایی برای مبارزه با این مشکل بود. این راه حل ها علاوه بر حل مشکل فوق، مقیاس پذیری از جمله تعداد تراکنش در ثانیه (TPS)، تعامل و سهولت تجربه کاربری را برای توسعه دهندگان و کاربران افزایش می دهند.
مقایسه پروتکل ها، چیزی فراتر از سرعت
تعداد تراکنش ها در ثانیه یکی از عوامل مهمی است که پروتکل های جدیدتر را از نسل های قدیمی ترشان مانند بیت کوین و اتریوم جدا می کند. بیت کوین و اتریوم خود به عنوان شبکه های سطح 1 عمل می کنند، اما فاقد راه حل های ذاتی برای ارائه سرعت قابل مقایسه با شبکه های جدیدتر هستند که در جدول زیر به تفصیل آمده است.
امروزه پروتکلهای لایه صفر وجود دارند که به عنوان لایه پایه عمل میکنند و میتوانند در پروتکلها با یکدیگر همکاری کنند. پروتکل های لایه دوم در بالای لایه اول ساخته شده اند و برای غلبه بر شکاف ها و نقص های احتمالی در لایه اول طراحی شده اند.
به عنوان مثال، اگر یک پروتکل TPS پایینی داشته باشد، ایجاد لایه دوم می تواند راهی ارزان و کارآمد برای استفاده از زبان برنامه نویسی و زیرساخت مشابه لایه اول اصلی برای اطمینان از امنیت باشد.
روندهای برتر برای آینده پروتکل ها
بخش پایانی این گزارش چندین بینش، از جمله روندهای نوظهور و پیشرو که روایت پروتکل را فراتر از لایههای اولیه سنتی هدایت میکنند، تشریح میکند. توکن سازی دارایی و انتزاع حساب دو تا از این گرایش ها وجود دارد.
توکنیزاسیون یا نشانه گذاری دارایی، به معنای معادل دیجیتال دارایی های واقعی (RWA) پروتکل های دفتر کل غیرمتمرکز، نقش مهمی در توسعه نسل بعدی پروتکل ها خواهد داشت.
مهاجرت دارایی های سنتی به این پروتکل ها، تراکم تراکنش را با افزایش نرخ پذیرش آنها افزایش می دهد. افزایش نرخ پذیرش نیز به خودی خود پیامدهایی دارد که از جمله آنها می توان به الزام به ساده سازی فرآیند نگهداری و نگهداری دارایی ها برای استفاده کنندگان عادی اشاره کرد. اینجاست که روند بعدی یعنی انتزاع محاسباتی وارد عمل می شود.
انتزاع حساب با حذف الزاماتی مانند حفظ عبارات بازیابی اولیه حساب به تجربه کاربر کمک می کند. چنین چیزی همچنین می تواند اجرای انبوه و فوری قراردادهای هوشمند مانند ساختارهای پیچیده پرداخت را امکان پذیر کند. با ساده سازی تجربه کاربری، پروتکل های لایه 0 و لایه 2 می توانند به سطح بعدی پذیرش انبوه منجر شوند.
این گزارش نقطه شروعی برای کمک به تجزیه و تحلیل پروتکل های جدیدتر است. این مقاله دیدگاه دست اول کارشناسان صنعت کریپتو را برجسته می کند که در خط مقدم فناوری های مختلف دفتر کل غیرمتمرکز قرار دارند.
همانطور که در bullrun قبلی شاهد “تابستان DeFi” و هجوم توکنهای NFT (توکنهای غیرقابل تعویض) و پدیده متاورس بودیم، bullrun بعدی ممکن است با پدیدههای جدیدتری مانند توکنسازی داراییهای دنیای واقعی همراه شود. . در این صورت، زیرساخت های مورد نیاز برای پردازش تراکنش های آنها ممکن است توجه شرکت ها را به شبکه هایی با سرعت بالاتر در پردازش و نهایی کردن تراکنش ها جلب کند.
به نظر شما کدام یک از شبکه های لایه 1 و 2 پتانسیل کافی برای جذب این روند احتمالی آینده را دارد؟